یادداشت

از اسفند شکست قشون روس از عباس میرزا تا اسفند شهادت باکری

از اسفند شکست قشون روس از عباس میرزا تا اسفند شهادت باکری

 

 

محمد فرج پور باسمنجی اقتصاد آینده آذربایجان شرقی ) : تاریخ ایران مشحون از دلاوری و رشادت فرزندان غیور آذربایجانی در جنگ های ایران-روس ، ایران-عثمانی و ایران-عراق است که بررسی جزئیات آن ها به پایان نامه نویسی های محققانه و آکادمیک نیازمند است که از حوصله‌ی این یادداشت ژورنالیستی خارج است.

در دوره‌ی کارشناسی ارشد روزنامه نگاری، دهه ۷۰ در درس تاریخ معاصر ایران استاد بزرگ تاریخ دانشگاه تهران ، دکتر ناصر تکمیل همایون که امسال به رحمت ایزدی پیوستند و بزرگ پروردگار بر آن دانش نامه‌ی تاریخ ایران رحمت فرماید.

 بررسی نحوه‌ی شکل گیری و طلوع و افول قاجار را به عنوان پروژه‌ی کلاسی ، به نویسنده‌ی این سطور سپرد و اینجانب کتاب وزین «ایران در دوره‌ی سلطنت قاجار» اثر گرانسنگ شادروان « علی اصغر شمیم» را در سه ماه از بای بسم الله تا تای تمت خواندم و مختصری با تاریخ ۱۳۰ ساله‌ی ۷ شاه قاجار و نقش برجسته‌ی تبریز و خانه‌ی سلطنت آن و همچنین جنگ های ایران و روس، و ایران و عثمانی، که حدود ۱۳ سال عباس میرزا شاهزاده‌ی نجیب ایرانی فرماندهی قشون آن‌ها بود، آشنا شدم، اینکه چگونه در دوره‌ی جنگ های ایران و روس ، عباس میرزا‌ی رشید در تبریز نزدیکان و فرزندان خود را به جنگ برده و پیشروی سربازان ایران در ارتفاعات ایروان ارمنستان و شکست لشکر روس و عزل فرمانده آن و همچنین نبرد های جنگ اصلاندوز و نحوه‌ی انعقاد قرار داد های شوم گلستان و ترکمنچای که زوایای گوناگونی دارد و به بررسی های همه جانبه نیازمند است؛ ولی آنچه ذهن مرا مشغول می‌کرد تمام هم و غم عباس میرزا و حضور فرزندان و نزدیکانش در این جنگ ها برای روحیه دادن به قشون ایران و دفع تجاوز روس و تلاش برای بازپس‌گیری اراضی از دست رفته، هنوزهم در افکارم مانده است .

از اسفند شکست قشون روس از عباس میرزا تا اسفند شهادت باکری

پس از اخذ فوق لیسانس و پیوستن به گروه تلویزیونی ارتش با درجه‌ی ستوان دومی وظیفه ، در کلاس های آموزش سیاسی و نظامی ارتش در سال ۷۳ در تهران شرکت داشتیم در کلاس درس تاریخ جنگ ایران و عراق که صد نفر از اعضای گروهان که همگی دانش آموختگان دوره های لیسانس تا دکترای دانشگاه های کشور بودیم ، تیمسار آقاجانی در مبحث سرداران جنگ و بررسی شکل گیری لشکر عاشورا و برجستگی فرزندان غیور آن سوالی را مطرح کرد که مشهور ترین سردار جنگ ایران و عراق، کسی جز مهندس مهدی باکری نیست بعد از دوساعت مباحث کلاس به رشادت و خاطره گویی این جوان دلاور آذربایجانی تبدیل شد و در جمع بندی تیمسار، چه زیبا مهدی باکری را توصیف کرد؛

« فرزند کوهستان و کارگر سخت کوش میاندوآبی ،دانش آموخته ممتاز مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز، آشنابودن به زبان انگلیسی، ستوان دومی در ارتش قبل از انقلاب، شهردار ارومیه و از همه مهم‌تر شکل دادن لشکری از ترکان ایران با نام لشکر عاشورا در تبریز که خط شکن بود و در دفع و سدراه تجاوز دشمن بعثی نقش بهترین لشکرهای ۸ سال جنگ را در کارنامه‌ی خود دارد»

این بیانات تیمسار در این کلاس موجب مباهات هم دوره‌ای های آذربایجانی حاضر شد

با این وصف و خاطره گویی های دوران دانشجویی و خدمتی، امروزهم در اسفند ماه که سالروز پیروزی درخشان عباس میرزا در جنگ دوم ایران-روس در ارتفاعات ارمنستان و همچنین سالروز شهادت باکری و جمعی از هم رزمانش در عملیات بدر اسفند ۶۳ در جنوب کشور است،

بازهم خاطره انگیزم شد و به گواه تاریخ دریافتم که فرزندان ایران از عباس میرزا و فرزندان دلاورش تا شادروان فیض الله باکری و ۳ فرزند شهیدش در مبارزه با طاغوت و جنگ تحمیلی و سربلندی ایران بزرگ، نمونه هایی از جان‌فشانی ها و ایثارگری های همه‌ی ایرانی هاست و اینکه هیچ منطقه‌ای ، ایالتی، استانی همچون آذربایجان در یکپارچگی ایران عزیز و دفع تجاوزات دشمنان خارجی برجسته نبوده و رشادت ها و جان فشانی های فرزندان رشید آن در تاریخ ایران ثبت و ماندگار شده و می‌تواند برای نسل کنونی ، الگو و زبان درازی باشد برای مطالبات بیشتر فرهنگی، اقتصادی و توسعه‌‌ی این خطه‌ی نام‌آور و رشید پرور و هنرخیز ، که در حد و قواره خود سربرآورد و آباد باشد و عمران و آبادانی آن دوچندان و بر تارک ایران همچون گذشته بدرخشد و سرافراز و سربلند باشد.

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید