کد خبر: 411138
۰
۰
نسخه چاپی

خبرنگاری در سال‌های حماسه و خون/اشاره ای به خصلت های شهید فرهادی

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: این روزها اهالی رسانه خراسان جنوبی در تب و تاب برپایی یادواره‌ای برای تنها شهید خبرنگار استان هستند. شهیدی که در آغاز جوانی مسیر دین و انقلاب را برگزید و با شهادتش درس وطن دوستی، اخلاق مداری و تعهد به همگان داد.

برگزاری این یادواره فرصتی است تا از شهید محمدرضا فرهادی بیشتر بدانیم و درس‌های زندگی ایشان را از زبان خواهر شهید مرور کنیم.

تولد شادی آور تنها پسر خانواده فرهادی

پروین فرهادی خواهر شهید فرهادی درباره زندگی برادر اظهارکرد: برادرم محمد رضا در ۱۷ شهریور ۴۶ به دنیا آمد و با توجه به اینکه تنها فرزند پسر خانواده بود تولدش باعث شور وشعف خانواده شد.

وی افزود: پدرم بعد از دعای عرفه امام حسین (ع) تاریخ تولد او را با خط قرمز با ساعت و دقیقه نوشتند و همگان از این تولد شاد بودیم.

فرهادی با اشاره به اینکه سخن گفتن از شهید و شهادت و عمل او را به تصویر کشیدن کاری سخت است، افزود: این مهم میسر نمی‌شود مگر آنکه راه آن‌ها را با صبر و شکیبایی ادامه دهیم.

خواهر شهید فرهادی بیان کرد: محمدرضا هنوز دو ساله نشده بود که پدر را از دست داد و سرپرستی ما را مادر به عهده گرفت.

وقت نماز تنها در مسجد جامع علوی او را می‌دیدیم

وی با تأکید بر اینکه محمدرضا از همان کودکی با همسن و سالانش متمایز بود، گفت: از همان زمان مدرسه، از معلمان شنیدیم که او از دیگر همسن وسالانش درک عمیق‌تری دارد به طوری که وقتی صدای اذان بلند می‌شد او را تنها در مسجد جامع علوی می‌توانستیم پیدا کنیم.

فرهادی ادامه داد: دوران راهنمایی محمدرضا همزمان با شروع انقلاب بود که او سر از پا نمی‌شناخت و بارها دیده بودیم که تا نیمه شب خانه نمی‌آمد.

وی افزود: مادرم که علاقه عجیبی به او داشتند پیگیر بودند که با چه کسی رفت و آمد می‌کند، کجا می‌رود و دوستانش چه کسانی هستند اما او به خانواده‌های مستضعف و محروم علاقه داشت وقت زیادی را با آنها می‌گذراند.

یک خاطره شیرین از شهید فرهادی در دوران انقلاب

خواهر شهید فرهادی با بیان اینکه محمدرضا در هنرستان ابوذر با مسائل انقلاب بیشتر آشنا شد، بیان‌کرد: خاطرم هست که وقتی مأموران در خیابان حکیم نزاری به مردم حمله کرده بودند او خیلی راحت در منزل را باز کرده و مردم را به آنجا هدایت و پناه داد.

وی با تأکید بر اینکه نماز اول وقت و بیت المال را به شدت مراقبت می‌کرد، افزود: در مواردی به ما می‌گفت که آلودگی جسم آلودگی روح را به دنبال دارد و از این جهت سعی کنید روح خود را سالم نگه داشته و بر نفسانیت خود حاکم باشید.

فرهادی گفت: در زمان اعزام به جبهه می‌گفتیم تو عصای دست مادر هستی و با توجه به اینکه مردی در خانه نیست به عنوان عصای دست مادر باید در منزل مواظب ما باشی که در ابتدا این حرف را قبول کرد.

وی ادامه داد: تا اینکه که حضرت امام پیام دادند که رفتن به جبهه از واجبات است که در این زمان او عازم جبهه شد.

واکنش مادر شهید بعد از اعزام فرزند به جبهه

خواهر شهید فرهادی با بیان اینکه ما بعد از چند ساعت متوجه شدیم ک بدون خداحافظی به جبهه رفته است، اظهارکرد: او در تماس تلفنی گفت به خاطر علاقه به مادر نمی‌خواستم او را ناراحت کنم ولی حالا تصمیم دارم برگردم و خداحافظی کنم.

وی با بیان اینکه او دو روز بعد از مشهد برگشت و با مادرم برای رفتن به جبهه خداحافظی کرد، افزود: من به مادرم گفتم شما که مخالف بودید چطور برای جبهه رفتن اجازه دادید که پاسخ شنیدم جوابی برای آخرتم و حضرت فاطمه زهرا نداشتم.

خواهر شهید فرهادی بیان کرد: او فرزند پنجم بود مادرم تمام وقت خود را صرف تربیت همه ما به ویژه محمدرضا کرد طوری که وقتی خبر شهادت او را آوردند تمام دوستانش برای تسلیت گویی آمدند و به خضوع و تواضع او غبطه می‌خوردند.

خبرنگاری با کمترین امکانات

وی درباره فعالیت‌های شهید فرهادی گفت: در بحث رسانه آن زمان وسایل سمعی و بصری نبود او از یک ابر و چوب استفاده می‌کرد خبرهایی را تکثیر و در کنار اقای مهرور خبرها را منتشر می‌کرد.

فرهادی ادامه داد: از دیگر کارهای او کارهای خبری در روزنامه‌های آینده سازان هست که در این زمینه نیز شور شوق عجیبی داشت.

خواهر شهید فرهادی با تأکید بر اینکه محمدرضا از حضور در مجالس غیبت پرهیز می‌کرد، یادآور شد: او به قدری بر نفس خود به ویژه در موضوع محرم و نامحرم حاکم بود که وقتی او را در خیابان می‌دیدیم متوجه ما نمی‌شد چون اصلاً به زن‌ها نگاه نمی‌کرد.

شهادت در ۱۸ سالگی

وی با بیان اینکه محمدرضا در ۱۸ سالگی و اولین اعزام شهید و در جزیره مجنون شد، بیان کرد: او در گروه تخریب آموزش دیده و هم خبرنگار بود و در واقع همه جا رد پایی از او سراغ داشتیم و می‌دانستیم که رفتن برادرم هیچ برگشتی ندارد.

فرهادی اظهار کرد: خبر شهادت محمد رضا را که به مادر دادیم هیچ عکس العملی نشان نداد و گفتند امانتی که خدا به من داده بود بعد از ۱۸ سال که بدون پدر، بزرگ کردم به طور شایسته به پروردگار تحویل دادم.

خواهر شهید فرهادی بیان‌کرد: به هر حال فرزند جوان ۱۸ ساله از دست دادن سخت است و حتی بعد از گذشت سی و چند سال از شهادت او، مادرم از محمد رضا با آهی از دل نام می‌برد.

اقتصادآینده نیوز منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد.

 

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید